پرسش :

اگر پدري ثروتمند باشد و اكثر اموالش را به نام تنها پسر خود نمايد، در حالي كه وضع خوبي دارد، آيا اين پدر تبعيض قائل نشده و ظلم نكرده است؟


شرح پرسش :
پاسخ :
لازم است ابتداء مفهوم دو واژه "تبعيض" و "ظلم" مشخص شود.
و سپس پاسخ و مصداق سؤال مذكور معلوم گردد.
تبعيض از بعض، يعني برخي افراد يا اشياء را بر برخي ديگر ترجيح دادن و مقدم داشتن.
ظلم نيز در اصل لغت ، به معني خروج از حد اعتدال و ميانه روي است. بر اين اساس، همه رذايل اخلاقي و كار بي جا و عملي كه عقل و شرع آن را زشت و ناپسند مي‌شمارد، ظلم است.(1) نقِطه مقابل ظلم، عدل است كه به معني "هر چيزي را به جاي خود نهادن يا هر كاري را به وجه شايسته انجام دادن" است طبق اين تعريف ، عدل مرادف با حكمت و كار عادلانه، مساوي با كار حكيمانه است.(2)
براي ظلم معني ديگري هم ذكر كرده اند كه عبارت است از: "ضرر و اذيت رسانيدن به غير و هر گونه ضربه حيثيتي؛ مانند اهانت، آبروريزي، دشنام، فحش، غيبت، تهمت ، تصرف مال مردم به ناحق و بالاخره هر كردار يا گفتاري كه باعث اذيت ديگران شود. نقطه مقابل اين معني، عدل به معناي رعايت حقوق ديگران است.
طبق اين معنا، نخست بايد موجودي را در نظر گرفت كه داراي حقي باشد تا رعايت آن، عدل و تجاوز به آن ظلم ناميده شود.
حاصل آن كه براي ظلم و عدل، مي‌توان دو مفهوم عام (معناي اول) و خاص(معناي دوم) در نظر گرفت.
نكته مهم: نكته اي كه بايد مورد تأمل و دقت قرار داد، اين است كه منظور از ظلم كه در آيات و روايات از گناهان كبيره شمرده است و ظالم پست ترين و ذليل‌ترين خالق در نزد خدا و مورد لعن و نفرين دانسته شده است، چيست؟
صاحب كتاب شريف معراج السعاده مي‌فرمايد: ظلم به معني دوم، ظلم اخص است و بيشتر آن چه در آيات و اخبار ذكر شده، مربوط به اين معني است.(3)
به بيان ديگر، لازمه عدل برابر قرار دادن همه انسان‌ها يا همه اشياء نيست مثلاً معلم عادل كسي نيست كه همه شاگردان را ، خواه كوشا و خواه تنبل، به طور يكسان مورد تشويق يا توبيخ قرار دهد بلكه معلم عادل كسي است كه هر كدام از شاگردان را به اندازه استحقاقشان ستايش يا نكوهش كند، چنان كه مقتضاي عدل و حكمت الهي اين است كه هر انساني را به اندازه استعدادش مورد تكليف قرار دهد و سپس باتوجه به توانايي و تلاش اختياري وي درباره او قضاوت كند.(4)
نتيجه و پاسخ:
1 - با توجه به مقدمه و توضيحات ذكر شده، "هر تبعيضي ظلم نيست.آيا مي‌توان گفت شخصي كه يك تكه نان يا چند قاشق برنج بيش از حد نياز بدنش خورده، مرتكب فعل حرامي شده است؟ چون شخص از حد اعتدال و ميانه‌روي خارج شده و غذايي بيشتري خورده است؟
بر اين مبنا، هر كسي زياد بخندد يا بگريد، يا در تابستان لباس گرم زمستاني بپوشد و ... نمي توان گفت مرتكب گناه و فعل حرامي شده است، با اين كه از حد اعتدال و ميانه روي خارج شده است.
2 - لازمه رعايت عدل در مورد فرزندان، برابر قرار دادن آنان در همه امور نيست؛ مگر آن كه از همه جهات شرايط و ويژگي‌هاي يكسان داشته باشند. بلكه عدل آن است كه به هر فرزندي، به ميزان استعداد، نياز ، لياقت و شايستگي‌هاي جسماني‌، فكري، روحي، ايماني و معنوي عنايت داشته باشيم.
3 - پدر تا زماني كه زنده است، وظايفي در برابر فرزندان خود دارد؛ مانند انتخاب نام نيكو، فراهم كردن زمينه مساعد براي تعليم و تربيت آنان، راهنمايي براي انتخاب شغل و همسر و ...
اما از سويي ديگر او مالك اموال و ثروت خويش است مي‌تواند همه يا قسمتي از آن را در راه خدا و امور خيريه هزينه كند يا به فردي يا افرادي - اعم از فرزندان يا ديگران - ببخشد و به نام آنان ثبت نمايد و به تملّك‌شان درآورد.
نبابر اين، بدون داشتن اطلاعات لازم از همه مسايل و كاركردهاي يك فرد يا خانواده نمي‌توان در مورد اعمال آن‌ها قضاوت نمود. البته در روايات، بر رعايت عدالت بين فرزندان تأكيد فراوان شده است تا جايي كه سفارش شده است كه والدين در مهرورزي و بوسيدن نيز تبعيض روا ندارند.
پيامبر(ص) مي‌فرمايد: خدا دوست دارد كه بين فرزندانتان عدالت را رعايت كنيد، حتي در بوسيدن آنان .(4) پس فرق گذاشتن بين فرزندان در هديه نيز كار پسنديده‌اي نيست.
پي نوشت:
1 - ملا احمد نراقي، معراج السعاده ، ص 362
2 - مصباح يزدي،‌ آموزش عقايد، ج 1، ص 163.
3 - همان، ص 363.
4 - مصباح يزدي، آموزش عقايد، ج 1، ص 4 - 163.
5 - كنز العمال، ج 16، ص 445.
www.eporsesh.com